در راستای معرفی استارتاپهایی که فعالیت خود را در محیطهای مشابه فضای کار اشتراکی شروع کردند و یا گسترش دادند به سراغ یکی از معروفترینها میرویم و با روند شکلگیری و توسعهی اسپاتیفای بیشتر آشنا میشویم.
تا قبل از وجود چنین نرمافزاری در دنیای موسیقی، حق کپی رایت تنها با خرید فیزیکی آلبومها امکانپذیر بود و برای شنیدن موسیقیهایی با آلبومهای فیزیکی غیر دسترس، دانلود غیرقانونی صورت میگرفت. در سال 1999، سایت “نپستر” وارد عرصه شد؛ که کاربران میتوانستند قطعات موسیقیای که روی هارد خود داشتند را رایگان به اشتراک بگذارند. که با شکایت گروه متالیکا و سپس شکایتهای فراوان دیگر مواجه شد و در سال 2001 منحل گردید.
پس از آن قطعات موسیقی با هزینهای نزدیک 2 دلار در سایتهایی مانند “آی تیونز” عرضه میشد اما این نیز مورد قبول بنیانگذاران اسپاتیفای نبود و موجب شد در سال 2006، ایدهی اسپاتیفای در استکهلم بین دانیل اک (Daniel Ek) و مارتین لورنتزتن (Martin Lorenzton) شکل بگیره.
داستان شکل گیری اولیه استارتاپ اسپاتیفای
دنیل، که هنوز مدیرعامل شرکت اسپاتیفای است، در سال 1983 و در خانوادهای فقیر اما اهل هنر متولد شد. پدربزرگ و مادربزرگ او نوازنده بودند و خودش از 14 سالگی به برنامه نویسی علاقه داشت. وی در 16 سالگی جهت کار در گوگل اقدام کرد اما به دلیل نداشتن مدرک دانشگاهی این امر اتفاق نیفتاد. البته دنیل در سن کم به درآمد ماهی 50 هزار دلار نیز رسید و شرکتی با 30 کارمند تاسیس کرد.
در سال 2006 وقتی که دنیل، مدیر محصول شرکت stardoll بود، با مارتین که از همبنیانگذاران Tradedoubler بود، مشغول ایده پردازی و انتخاب اسم بودند که دنیل اشتباهی اسم پیشنهادی مارتین را از اتاق دیگر “اسپاتیفای” میشنود و مورد استقبالش قرار میگیرد. آنها به سرعت Google Names را برررسی میکنند و وقتی میبینند چنین اسمی موجود نیست، دامنه را ثبت میکنند و از دفتر خارج میشوند. شایان ذکر است که بعد از این نامگذاری و البته موفقیتهای پس از آن، این مدل اسم گذاری (اسم + ify) بسیار مورد استقبال قرار میگیرد و پس از آن 350 شرکت از این شیوه برای نامگذاری استفاده کردهاند!! البته بعدها این دو نفر ادعا کردند که اسپاتیفای از ترکیب دو کلمهی Spot و Identify الهام گرفته شده!
عرضه محصول اولیه استارتاپ اسپاتیفای به بازار
آنها بعد از دو سال تحقیق اولیه در سال 2008 اولین نسخهی اسپاتیفای را به بازار عرضه کردند. برخلاف راههای معمول قبلی در آن سالها، اسپاتیفای یک سرویس فریمیوم (Freemium) را عرضه کرد که با استقبال هم روبرو شد؛ به این معنی که ویژگیهای اساسی و تبلیغات در آن رایگان هستند، در حالی که ویژگیهای اضافی شامل کیفیت پخش بهتر و دانلودهای موسیقی آفلاین از طریق پرداخت اشتراک ارائه داده میشود. همچنین برخلاف فروش فیزیکی و دانلودی که یک قیمت ثابت برای هر آلبوم یا ترانه به هنرمند داده میشود، اسپاتیفای بر اساس تعداد پخشهای هر هنرمند، به نسبت تعداد کل آهنگهای پخش شده هم بهره مالکانه (Royalty) پرداخت میکند.
نکتهی جالب این که شرکت آنها در همان سال اول مبلغ 4.4 میلیون دلار هم ضرر کرده بود.اما آنها ناامید نشدند . . .
جذب سرمایه استارتاپ اسپاتیفای
این مجموعه طبیعتا برای پیشبرد هدف خود، نیاز به تامین بودجه داشت که برای تامین آن سختی های زیادی کشیدند. دنیل تعریف میکند برای گرفتن مقداری سرمایه یک شب تا صبح را پشت در شرکت یکی از سرمایهگذاران در سرمای سخت گذراند. تا اینکه اولین سرمایهگذاران اسپاتیفای، Li Ka-shing ،Creandum ،Northzone و Horizons Ventures وارد سرمایه گذاری شدند و در مجموع ۲۱.۶ میلیون دلار در دور اول جذب سرمایه به حساب این شرکت واریز کردند.
یک سال بعد، لی کا-شینگ و چند شرکت دیگر ۵۰ میلیون دلار دیگر هم در سری B جذب سرمایه به اسپاتیفای پرداخت کردند. در سری C جذب سرمایه نیز ۱۶۱.۱ میلیون دلار از طرف فاندرز فاند و شان پارکر (موسس نپستر) در سال ۲۰۱۰ به اسپاتیفای پرداخت شد.
کوچ استارتاپ اسپاتیفای به آمریکا
در همین سال بود که تعداد موسیقیهای موجود در این سرویس به ۱۰ میلیون عدد رسید و فاصلهی خود را با فرمانروایی ۱۱ میلیونی آیتونز کمتر کرد. لذا این شرکت سوئدی برای گسترش کار خود، آمریکا را هدف قرار داد و در فضای کار اشتراکی Rocket Space ، فضایی اجاره کرد تا ضمن استفاده از مزایای فضای کار اشتراک، برنامهی خود را توسعه دهد.
اتفاقات بزرگ همیشه از دل شرایط بزرگ متولد نمیشوند. گاهی امکان دارد شرایط خیلی کوچک مانند یک فضای کار اشتراکی، اتفاقات مهمی در فرایندهای اقتصادی جهان داشته باشند. اهمیت فضای اشتراکی بیشتر به خاطر این است که استارتاپها را در معرض تجربههای مختلف قرار میدهد؛ تجربهای که شاید توسط خود افراد لمس نشده باشند، ولی همسایه بدون دیوار آنها در یک فضای کار اشتراکی درگیر آن بوده و میتواند برایشان یک تجربه ملموس بشود.
زمانی اعضای اسپاتیفای پشت یک میز در محیط مشترک، رؤیای خود را عملی میکردند و الان، شاید اگر گذری به فضاهای کار اشتراکی جهان داشته باشیم، در هر کدام حداقل یک نفر را پیدا کنیم که با اسپاتیفای در حال گوش داد موسیقی یا پادکست است. نکته مهم اینه که تیم اسپاتیفای، وقتی در یک فضای کار اشتراکی کار میکردند، تمرکز خود را از دست نداده بودند و به جای اینکه رؤیای اتاقهای بزرگ مدیریتی داشته باشند و از وضع خود ناراضی باشند، تمرکز را روی هدفشان گذاشتند و سعی کردند از فرصتهایی که این فضای اشتراکی برای آنها ایجاد میکرد، استفاده کنند.
وضعیت فعلی این استارتاپ
روند پیشرفت آنها روز به روز صعودی بود و به مرور توانستند با شرکتهای بزرگی مثل نتفلیکس، سامسونگ، سونی، waze، ESPN و چندین شرکت آمریکایی و اروپایی وارد همکاریهای پر سودی شوند. همچنین اسپاتیفای از آوریل ۲۰۱۸ به عنوان یک شرکت عمومی در بازار بورس نیویورک عرضه اولیه شد. این کار دنیل و مارتین، باعث چنان انقلابی در این زمینه شد که در حال حاضر از 235 کشور دنیا، اسپاتیفای در 178 کشور در حال فعالیت است.
در کلیکسیون فعلی اسپاتیفای، بیشتر از 70 میلیون قطعه آهنگ، 2.6 میلیون عنوان پادکست، 4 میلیارد پلیلیست و بالای 21 میلیون هنرمند وجود دارد. اسپاتیفای در حال حاضر بیشتر از ۳ هزار کارمند دارد و هنوز دنیل اک، بهعنوان مدیرعامل شرکت مشغول به کار است. همچنین درآمد سالانهی آنها هم به بیش از 6 میلیارد دلار در سال رسیده است.