استارتاپ اوفو : از طلوع تا غروب

تاکنون روایت سیر رسیدن ایده به موفقیت و درآمد فراوان را برای دو استارتاپ اینستاگرام و وندرفلای بررسی کردیم و دیدیم که فضای کار اشتراکی چه نقشی در رشد و توسعه‌ی آن‌ها داشت. اما نمونه‌ی دیگری که اکنون به سرگذشت آن می‌پردازیم داستانی عبرت آموز و متفاوت دارد که مطالعه‌ی آن نکات ارزشمندی را گوشزد می‌کند.

 

اوفو” نام استارتاپ دیگری است که در سال 2014 در فضای کار اشتراکی ucommune واقع در پکن کار خود را استارت زد و با ایده‌ای نوین زمینه‌ساز ایجاد مشاغل بسیار شد و کاربران زیادی را جذب خود کرد. اوفو اولین پلتفرم جهت اشتراک گذاری دوچرخه بدون ایستگاه ثابت و مشخص بود که نمونه‌ی آن در ایران با نام “بیدود” فعال است و به محبوبیت قابل توجهی بین طرفداران محیط زیست و علاقه‌مندان به ورزش رسیده است.

دوچرخه اوفو

 

شکل گیری اولیه استارتاپ اوفو

نحوه استفاده به این صورت که شما توسط اپلیکیشن متوجه موقعیت دوچرخه‌ها (که مجهز به ردیاب ماهواره‌ای هستند) در اطراف خود می‌شوید و با استفاده از QR کد قفل آن را باز می‌کنید و پس از رسیدن به مقصد مجددا آن را برای استفاده نفر بعدی قفل می‌کنید. هزینه‌ی آن نیز از اعتبار شما کم خواهد شد.

چنین چیزی اصطلاحا اختراعی بود که باید به نام دای وی (Wei Dai)، کارآفرین و کارشناس ارشد اقتصاد از دانشگاه پکن ثبت کرد. دای (متولد 1991) بعد از گرفتن لیسانس در رشته مدیریت مالی در دانشگاه گوانگژو پکن، یک سال به تدریس ریاضی پرداخت و مجدد در سال 2014 برای ادامه‌ی تحصیل به دانشگاه بازگشت. همان زمان بود که ایده‌ی اوفو در مغزش جوانه زد . . .

شروع استارتاپ اوفو از یک فضای کار اشتراکی

او فضای کار اشتراکی ucommun را برای تحقق بخشیدن به ایده‌اش برگزید و به همراه 5 نفر دیگر از اعضای باشگاه دوچرخه­ سواری دانشگاه، در ابتدا به فعالیت در زمینه گردشگری با دوچرخه (Cycle Tourism) و سپس به اشتراک گذاری دوچرخه پرداختند.

Ucommun نیز کوورک موفق و تازه‌کاری بود که معروف‌ترین استارتاپ عضو آن اوفو است. قبل از این، اسم این فضای کار اشتراکی Urwork نام داشت که با توجه به شباهت و شکایت wework به نام فعلی تغییر پیدا کرد. جالب است بدانید که در حال حاضر این فضای کار اشتراکی بیش از 160 شعبه، 300 کارمند، 5000 شرکت و 600.000 نفر کاربر مستقل دارد و به عنوان دومین کوورک بزرگ دنیا شناخته می‌شود.

فضای کار اشتراکی ucommun

 

دای، نام ofo را با توجه به شباهت یک انسان بر روی دوچرخه و همچنین تلفظ راحت برگزید و رنگ زرد را برای دوچرخه‌های اشتراکی انتخاب کرد. این ایده خیلی سریع مورد توجه قرار گرفت و رسانه‌های دولتی از اشتراک دوچرخه به عنوان یکی از چهار اختراع بزرگ جدید چین استقبال کردند. بد نیست بدانیم که چهار اختراع کلاسیک چین کاغذ، قطب نما، باروت و چاپ و چهار اختراع جدید چینی راه آهن سریع السیر، پرداخت الکترونیکی، خرید آنلاین و اشتراک دوچرخه‌ هستند.

برنامه‌ریزی و اجرای ایده‌ی دوچرخه‌ی اشتراکی حدود یک سال زمان برد و در ژوئن سال 2015 اوفو در پکن راه اندازی شد. تا ماه اکتبر با سرمایه یکی از فارغ التحصیلان دانشگاه پکن (سرمایه ­گذار فرشته) ، 20.000 کاربر و 2.000 دوچرخه به دست آوردند. خیلی زود در بین مردم به محبوبیت رسید و در سال 2016 به شهرهای دیگر چین گسترش یافت و تا پایان سال ناوگانش 85.000 دوچرخه داشت.

 

پرواز استارتاپ اوفو از چین

اوفو خیلی زود خود را سوار بر موجی از سرمایه گذاران کرد که مشتاق پرش روی موفقیت بعدی هستند. در سپتامبر 2016  این شرکت 130 میلیون دلار از شركت­های فنآوری Xiaomi و Didi جذب كرد که بهش اجازه می داد تا در خارج از چین گسترش یابد !

تیم اوفو که از دیدن چنین سرمایه‌گزاری‌هایی خیلی ذوق زده شده بود، قبل از اینکه از موفقیتش در چین کاملا مطمئن شود قدم‌های بعدی را بزرگتر برداشت و پای خود را به بیرون از مرزها گذاشت. در فوریه 2017 اولین شعبه‌ی خارجی خود را در سنگاپور افتتاح کرد و تا اکتبر در اروپا (لندن)، آمریکا (سیاتل) و استرالیا (سیدنی) شعبه‌های دیگر خود را بازگشایی کردند.

در همان سال اوفو مورد توجه سرمایه گزاران بزرگی مثل علی بابا و دو سرمایه گزار دیگر قرار گرفت و 700 میلیون دلار دیگر جذب کرد. سال بعد این جذب سرمایه به حدود 900 میلیون دلار فقط از طرف علی بابا رسید و باعث جاه طلبی روز افزون آن‌ها شد که نتیجه‌ی آن گسترش اوفو در بیش از 200 شهر در سراسر دنیا بود.

آن‌ها واقعا قصد داشتند دنیا را به رنگ زرد دوچرخه‌هایشان دربیاورند!

 

اوضاع ایده آل استارتاپ اوفو و بنیانگذارش

اوضاع اوفو کاملا ایده‌آل به نظر می‌رسید، از داو وی به عنوان یکی از 30 کارآفرین زیر 30 سال در نشریه فوربس نام برده شد، همکاری آن‌ها با داشنگاه‌های معتبر دنیا و سازمان ملل گسترش یافت. برای پیشبرد اهداف در آمریکا آن‌ها سخنگوی Uber را استخدام کردند و جهش قابل توجهی داشتند که در اوج ارزشی بیشتر از 2 میلیارد دلار و حمایت کامل علی بابا را داشتند.

اما در کنار اتفاق‌های خوب، موارد نگران کننده‌ی دیگری سر راه سبز شدند: رقیبی با نام Mobike وارد جنگ پولی و رقابتی با آن‌ها شد. در ادامه پیشنهاد ادغام به اوفو را مطرح کردند که اوفو آن را رد کرد و ترجیح داد به صورت مستقل ادامه دهد. گسترش دوچرخه‌ها در سراسر دنیا هزینه‌ی نگهداری زیادی برای اوفو به همراه داشت و همچنین موجب بی نظمی و ایجاد ترافیک در پیاده‌روها و خیابان‌ها شد و سر و صدای اعتراض از شهرهای مختلف دنیا به گوش رسید.

مواجه با بحرانی از جنس استارتاپ اوفو

در این زمان Mobike توانست بودجه‌ای 2.7 میلیارد دلاری را از سرمایه‌گذاری به نام Meituan-Dianping اخذ کند و Didi و Ant Financial (بازوی مالی علی بابا) پیشنهاد خرید 3 میلیارد دلاری به اوفو دادن که دای با قاطعیت آن را رد کرد و ابراز کرد :

حتی 10 میلیارد دلار هم بخواهند، نمی‌فروشم!

اوفو در خارج از مرز چین

البته اوضاع همچنان به هم ریخته بود و مجموعه دچار بحران نقدینگی شده بود به نحوی که از 5 میلیون دوچرخه، فقط 80 هزار سفارش سالانه وجود داشت. شرایط به قدری وخیم بود که در یکی از جلسات اخلی آن زمان، مدیرعامل Ofo ، وضعیت شرکتش را با انگلیس در زمان جنگ جهانی مقایسه کرد و به کارمندانش گفت :

اگر نمی­خواهید تا آخر جنگ بمانید، شرکت را ترک کنند!

شکست اوفو

 

در همین اوضاع، در جولای 2018 ، Ofo اعلام کرد که به خاطر تمرکز روی بازارهای “اولویت دار” ، چندین کشور را به طور کامل ترک خواهد کرد و 70 درصد از کارمندان خود را اخراج کرد.در اکتبر 2018 سیل درخواست‌های بازپرداخت ودیعه کاربران Ofo آغاز شد و در ژانویه 2019 گزارش شد که Ofo بخش بین‌المللی خود را منحل کرده و به 50 کارمند باقی‌مانده‌اش پیشنهاد داده است که یا شرکت را بلافاصله ترک کنند و یا 50٪ کاهش حقوق را قبول کنند!

سرانجام در ژانویه 2019 اوفو اعلام ورشکستگی کرد و در دسامبر همان سال، بعد از آن‌همه شهرت و موفقیت، طبق دستور دادگاه، آقای دای در لیست سیاه اعتبار بانکی قرار گرفت که باعث می‌شود از رفتن به هتل‌های مجلل، مسافرت درجه یک یا فرستادن فرزندانش به مدارس گران قیمت منع شود. از 3 فوریه 2019 ، وب سایت Ofo از دسترس خارج شد و یک صفحه سفید ساده را نشان می دهد!

به عنوان آسیب شناسی عدم موفقیت اوفو، دلایل زیر را می‌توان برشمرد:

  1. این نکته که جنگ‌های پولی چقدر ممکن هست در چین به طول بیانجامد را دست کم گرفتند و سرمایه خود را حفظ نکردند.
  2. عجولانه عمل کردند و قبل از کسب موفقیت در بازار چین به سمت بازار بین‌المللی رفتند.
  3. به صورت یک شرکت مستقل اشتراک دوچرخه باقی ماندند؛ که در بلند مدت در بازار رقابتی چین موفقیت آمیز نیست.
  4. تعامل مناسبی با دیدی و علی بابا نداشتند.
  5. دای مشکلات مدیریتی را تشخیص نداد و یا آنها را برطرف نکرد.

دیدگاهتان را بنویسید